سکوتِ خالی از ناگفته ها!

این روزها پشمک بانو اغلب ساکته و حرفش نمیاد. حرفش نمیاد یعنی اینکه وقتی با مامان حرف می زنه هم زیاد پیش میاد سکوت اتفاق بیفته و مامان تلاش کنه بازه های سکوت رو پر کنه و آخرش هم بگه خوب مامان فکر کنم دیگه من برم تا تو هم بری سر کارهات... 

نه تنها ترکیب من و کودک درون حرفش نمیاد که کودک درون هم حال غر زدن یا نزدن نداره. اینه که حتی برای خودم هم حرف نمی زنه. البته شاید زیاد هم بد نباشه. این روزها دارم کتاب رابطه دکتر محمد جعفر مصفا رو گوش میدم و ایشون گویا زیاد دل خوشی از کل کل با کسی که در درون توست نداره. هنوز باید فکر کنم. به باور من باید بین کودک درون و هویت فکری فرق باشه. یعنی اصلا به نظر من هویت فکری که حذف شود (که هدف این کتاب است) باید کودک درون جلوه کند...


خلاصه اینکه هیچی!


لابلای این همه بی حرفی از این جمله امروز خوشم اومد: 

Uncomfortable, painful, even scary at times, truth is always better than lies. Remember, God always knows. *


یعنی این جوری بگم که چشمم روی این بخش truth is always better than lies.ماند. باید دست از فریب کودک درون برداشت. همین که کودک درون واقعیت رو شناخت، رویداد خوبیه. 



توضیح*: این پیام امروز خدا بود توی فیس بوک! یه اپلیکیشن با همین نام "خدا می خواهد بدانی" تو فیس بوک هست و هر روزی یه پیامی میده.