فوران موسیقیایی!

یعنی این آلبوم «از تار تا گیتار» شهرام شب پره رو نباید از دست داد! 

http://www.iransong.com/album/6646.htm


حالا دو بار هم ایمیل یادآوری بیاد که چرا اصلاحات مقاله تون رو نمی فرستید، خوب بیاد چه کنیم همینه که هست!


به "روشندلی" هر کی نمی تونه ببینه فعلا شکر خدا این ثانیه هیچ غصه ای نداریم!*


البته آهنگ «همین خوبه» ابی رو هم گوش دادم و «این دل مال تو بود، اما از تو چه سود؟» شهرام شکوهی! و باز دوباره آهنگ قدیمی آلن دلون و دلیدا : 

rien que des mots! paroles, paroles, paroles

....

حرف هم که زدنش مالیات نداره! مخصوصا از نوع کلیک پشتوانه. همین دیگه، به قول حاج خانم خدابیامرز، مرحمت سرکار کم نشه! ولی دست شهرام شب پره هم درد نکنه.

 

ابندا دعا کنید، سپس بفرمایید شام :)

ظاهرا من آدمی هستم که از همه زبانها و فرهنگ ها، موسیقی کلاسیکش رو دوست داره، حالا بگذریم که من مدتهاست اصلا هیچ آهنگی به هیچ زبانی گوش نمی دم و دوستان مات می مونن از اینکه من در بیشتر زمینه ها اصلا آوت آو دِ پیکچر هستم! ولی در راستای همین کلاسیک پسند بودنم در سری پارسال آکادمی گوگوش، عاشق صدای آوا بودم، امسال هم بسیار بسیار بسیار از صدای ارمیا خوشم میاد. دیروز وقتی بعد از اون همه اضطراب ارمیا حذف نشد، خوب ذوقمرگ شدم دیگه! آقای ....

خوب حالا من چه کار کنم که تو جمعی که الان مورد نظر منه، 4 نفر هستند که اسمشون با "ع" شروع میشه؟ فعلا بذار این یکی رو اسمش رو بذاریم آقای فلانی تا بعدا سر صبر برای هر کدومشون یه اسم اختصاری پیدا کنم! 

عرض می کردم... آقای فلانی خیلی طرفدار دلسا بود و از روزی که دلسا حذف شد، می خواست سر به تن این امیر بهمن بیچاره نباشه. دیروز بلافاصله بعد از تمام شدن برنامه، پا شد اومد اتاق ما و نیشش هم تا بنا گوش باز بود. گفت:«بالاخره حذف شد! من شام میدم!» خوب من اصولا خوشم نمیاد برای سرشکستگی و دشمن شادی کسی خوشحالی کنم ولی از قیافه اش خیلی خنده ام گرفته بود. گفتم من فقط خوشحالم که ارمیا حذف نشد. آقای هندی میز اولی به آقای فلانی گفت «امروز چرا اینقدر خوشحالی؟» فلانی گفت «نمیتونم برات توضیح بدم.» من برای اینکه دوباره آقای هندی میز اول دلگیر نشه گفتم ما یه شوی ایرانی داریم تو مایه های "امِریکن آیدلز" ایشون از یه بابایی خوشش نمیومد که امروز حذف شد. خانوم آلمانیه با صدای بلند قش قش خندید و آقای فلانی با همون نیش بازش تکرار کرد: «بالاخره امروز حذف شد!»


من گفتم بچه ها بیاین شیرینی بخوریم که ارمیا حذف نشد! و بلافاصله بیسکوییت تعارف کردم. البته خانوم آلمانیه و آقا هندیه فکر کردن من هم از خوشحالی حذف شدن اون بیچاره بیسکوییت هام رو حراج کردم ولی خوب خودم و خدا که میدونیم من از دلشکستگی یکی و این طور پشت هم ضایع شدنش خوشحال نمیشم! یه آقای مودبی هم هست "مـ.ر" که اونم قبول داره صدای ارمیا قشنگه ولی اونم دلسا رو خیلی دوست داشت، گفت: «دست شما درد نکنه ما دعا می کنیم ارمیا اول بشه تا شما شام بدین.»  


البته واقعیت اینجاست که ارمیا با خرق عادتی که کرد و راهی که شروع کرد، حذف هم که میشد باز اسمش سر زبونها می مونه ولی من خیلی بسیار زیاد دوست دارم که واقعا اول بشه! وجدانا اگه اول شد شام میدم. ببینید کی گفتم!