من و اینترنتِ ایرپورت :)

این قدر کسر خواب دارم که سرم گیج میره و حس می کنم خون ِ موجود توی مغزم رقیق است!!! این اواخر زندگی بیش از حد رو دور تند بود! با این حال نمی خوام بخوابم یا چشمهام رو ببندم حتی! جاتون خالی دارم قسمت 12 شمیم عشق رو به صورت آنلاین می بینم!  چه خوبه که توی فرودگاه دیار ِما اینترنت مجانی با سرعت دل انگیز در دسترس است. 


نظر به اینکه عضو محترم کمیته که در ناکجاآباد هستند هنوز فرمهاشون رو بعد از شونصد روز امضا نکرده اند، هنوز پرونده تو دانشکده مونده! خوب پس ممکنه که از آموزش اصلاحیه بدن و هنوز وضعیت سفید نشده. و برای تحویل نسخه نهایی هم ددلاین هست و اینها...


خلاصه اش اینکه در نتیجه من مجبور شدم لپ تاپ عزیز 3 کیلویی رو به کولم بکشم. خوب حالا که من مجبورم از این یار دیرین یه ثانیه هم جدا نشم، چرا ازش استفاده بهینه نکنم؟

پایان و آغاز...

امروز روز خیلی خاصی هست...

انگار امروز در یک حرکت ضربتی کل ترم تمام شد! 

نه کلا همه چی تمام شد! 


نسخه آخر رو تحویل دادم اگر از آموزش ایرادی نگیرن میشه گفت دیگه تمام شد!


یعنی واقعا تمام شد؟ 



برگه های امتحان رو لیست نمرات و حتی کلید روشن کردن پروژکتور کلاسها رو هم تحویل دادم...


به همین سادگی! آخ شیطان نشنوی تو رو خدا. یعنی واقعا تمام شد؟


از سر شب تا حالا دارم جمع و جور می کنم. فقط خدا می دونه چند تا کاغذ عهد بوق رو این میز دربه در کشف شد! روح بازیافت بسیار شاد شد. فکر کنم کم کم یکی از این سطل سبزهای بازیافت تو پارکینگ داره پر میشه! 


یعنی واقعا تمام شد؟ دیروز در یک حرکت انقلابی بلیط خریدم برای هفته آینده. مسلما جیبم بیچاره شد ولی باز هم برای زمان فعلی دیل خوبی بود. خدا رو شکر...


میگم یعنی واقعا تموم شد؟ حضرت شیطان سر جدت در گوشهات رو بگیر که نشنوی. من دیشب که اون شکل مسخره ایراد داشت به اندازه کافی کفر گفتم. کوتاه بیا و دیگه دردسر درست نکن مخلصت هم هستیم.


آااخیِـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش! کاش امشب صبح نشه! 


راستی سلام!

پرسش مهم تاریخ!

یعنی اشکال داره اگه یه آدمی که این همه موهاش سفید شده یه جورابی بپوشه که به مچ پاش عکس یه گربه بانمک باشه؟

بانو شکیلا.

آهنگ شکنجه گر بانو شکیلا رو دوست داشتم. البته دلم می خواست اسمش یه چیز دیگه بود. ولی خوب شعرش قشنگه! 


«شکنجه گر، از عمق شب تبر به دست آمدی،  چه ظالمانه بی امان به شاخ و برگ من زدی.

تو زخم خنده می کنی، به این تن بریده سر،  که پاره پاره مانده از فرود تیغه تبر.

 هراسم از عذاب نیست، به درد خو گرفته ام، که دور نیست مقصدی  که پیش رو گرفته ام.

به قصد زجر کش شدن اگر به بند مانده ام، پر از تحملم ببین که سر بلند مانده ام. 

طاقت من به طاقت مسیح مصلوب رسید، بزن بزن که صبر من به صبر ایوب رسید.

طاقت من به طاقت مسیح مصلوب رسید، بزن بزن که صبر من به صبر ایوب رسید.


شکنجه گر، از عمق شب تبر به دست آمدی، چه ظالمانه بی امان به شاخ و برگ من زدی.

تو زخم خنده می کنی، به این تن بریده سر، که پاره پاره مانده از فرود تیغه تبر.

اگر چه قامت مرا هزار تکه می کنی، اگرچه زخم می خورم تو ریشه را چه می کنی؟

که محکم است ریشه ام اگر تنم شکستنی است، 

چه باک از گزند تو که ریشه ناگسستنی است.

طاقت من به طاقت مسیح مصلوب رسید، بزن بزن که صبر من به صبر ایوب رسید.

طاقت من به طاقت مسیح مصلوب رسید. بزن بزن که صبر من به صبر ایوب رسید.»

پایان ترم!

نظر به اینکه بعد از میان ترم قشقرق شد، حالا دوستان اومدن گفتن چند نفر سوال در بیارن ولی بقیه در جریان بحثشون نباشن. بعد اون تعداد باقیمانده هرکدام یکی از این سوالها رو حل کنن و هم به عنوان بارم در اختیار قرار بدن هم نظرشون رو بدن.


از خدا که پنهون نیست، من اگه خودم می خواستم این امتحان رو بدم احتمالا نمره ام بین  12 تا 14 میشد! یعنی اول باید پرابلم سولوینگ کنی تا بعد اگه خدا خواست بتونی برنامه بنویسی! 


دو ساعت و نیم وقت امتحان، هشت صفحه صورت سوال هست! بنده تمیز یک و  نیم الی دو ساعت فقط روی یه سوال کار می کردم، جزوه و کامپیوتر و ایننترنت هم در اختیارم بوده. حالا بگیم من می خواستم یه برنامه که کار می کنه بنویسم و هِی تست کنم همه چی کامل باشه! حالا همون کد دستی نصفه نیمه اش هم اقلا 30-40 دقیقه طول می کشه دیگه! 


خوب می خواین همه رو بندازین دیگه چرا این همه هزینه و دردسر؟ 485 نفر هر نفر 8 صفحه، ببین چه هزینه ای داره فقط برگه هاش!!! جل الخالق!