: دی!

ن. تو فیس بوک نوشته بود : «چه سرده، هوا سرد و دل از عشق تو گرمههههههه»


دیدم تو این هوای 30-40 درجه با هشدار هواشناسی که ..... تازه عشق و اینا که به کار من نمیاد ولی میشه گفت: «چه گرمه، هوا گرم و دل از لج تو خنکهههههههههههههه» 


نه من اصلا استرس ندارم. 

برای ثبت در تاریخ 5

یه جور خوبی حال درس خوندن ندارم.

این یه جور خوبی رو هم فعلا ثبت کنیم در تاریخ تا فردا ...


پیوست: قربون خدا برم استاد تنبل و بازیگوش هم گاهی خیلی به جاست.


یواشکی : یعنی چی میشه؟

گشاده دستی و ....

پنجم دبستان که بودیم، خانم فیروزی املاها رو می داد صحیح کنیم. هر کی هم نمره اش زیر هیجده می شد باید پدر یا مادرش زیر املا رو امضا می کردند.

یه بار که من املای نازیلا رو صحیح کردم و نمره اش شد 16، زیرش نوشتم که پنج بار از روی اشتباهاتش بنویسه. بابای نازیلا وقتی دفترش رو دیده بود به جای عصبانی شدن غش غش خندیده بود و گفته بود به خانم معلمتون بگو اول به بچه مبصرش یاد بده که غلط رو با "ط" می نویسند نه "ت"! 

اصلا از اون تاریخ من همیشه وقتی برگه صحیح می کنم دست و دلم می لرزه زیرش توضیح بدم چرا نمره کم کردم! بماند که دلم هم نمیاد نمره کم کنم! اما بازم اینها هِی می افتند! 


صدای پوران هم برای تمرکز خیلی خوبه. اصلا خیلی با آهنگهای این روزها فرق داره! ملایم و بی بامب و بومب! 

اگه شما هم خواستین ورقه صحیح کنین.... و اینها: http://www.backupflow.com/g.htm?id=12877


برای ثبت در تاریخ ۴

این برای ثبت در تاریخ رو داشته باشید تا روزهای آینده. خدای خوب به امید خودت!‌


نزدیک ده روز یا بیشتر دربست نشسته بودم توی خونه پای تلفن. دیروز باید برای دیدار با رییس میامدم دانشگاه... 


بگذریم.. داستانش بماند برای روزهای پیش رو...


همینحوری یواشکی:‌  شرفیابی