بهاری!


وقتی کمال الحق سلامی درگذشت من خیلی حالم گرفته شد. هنوز هم که این همه سال گذشته انگار برای جای خالی بزرگواری که یه پا فردوسی بود برای زبان ما، دلم می گیره. رضا صفدری هم رفت. از دیشب باز یاد مرحوم سلامی هم افتاده ام! انگار هر دو در یک رده باشند برای من! 


از اون شگفت تر اینکه نمی دونم چرا درگذشت رضا صفدری این همه به نظرم شبیه رفتن دایی کوچیکه است! هم اینکه هر دو بهاری رفتند، هم اینکه... نمی دونم اصلا انگار چهره هاشون هم شبیه هست! هر چند نبود! خدا هردوشون رو رحمت کنه. یا هر سه شون رو! 



به همه کبوترهای دو برج:

نخست باید تصویر تازه ای از برج پیشین تو ذهنت بسازی تا بتونی تو برج تازه با همه همه وجود زندگی کنی. تصویری که هر روزه نیست! در حال نیست. کمی دور تر است و فاصله دارتر. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد