د ـ لا دفانس!

امروز خیلی اتفاقی از لابلای ایمیلهای لیست ماتیو فهمیدم که برای اولین کاری که من رفتم مصاحبه1 چه کسی استخدام شده. خوب، شاید من توی اون مصاحبه می تونستم خیلی بهتر باشم... ولی واقعیت اینجاست که با توجه به چیزی که الان می دونم، حتی اگه من هم جای اون رییسی بودم که داشت انتخاب می کرد و حتی به فرض اینکه پشمک بانو خیلی بهتر و با سیاست تر رفتار کرده بود و تازه از همون زمان تمام وقت در دسترس می بود هم باز همون شخص انتخاب می شده. هنوز این آدم رو ندیدم و فکر هم نکنم حالا حالاها بتونم ببینمش. یعنی آخه دلیلی نداره که سرراهم سبز بشه ولی همین که فهمیدم کی بوده، دوزاریم محکم افتاد تو قلک. انتخابشون هم درست بوده خوب!


خوبیش اینه که خدای ما هم بزرگه! خداجون خیلی مخلصیم!


حالا اینها به کنار، فکر کن که امروز میلینگ لیست ماتیو پر از ایمیلهای یه آدمهایی بود از بخش تحقیقات دولتی دفاع!!!!!!!!!!!!!!!!!!! همین  پسر کوچولوهه بوداا! همون! یعنی فکر کن!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد