سبک جدید نق زدن!

واقعیت اینجاست که همه چی خوبه. خدا رو شکر. 

ولی سوی دیگر واقعیت هم اینه که زندگی همچنان رو دور تند می گذره! خیلی خیلی سال پیش یه مثالی می زدم که زندگی رو گذاشتن توی فرقون و ولش کردن توی یه سراشیبی. من بدو و زندگی بدو!  

کنکور و دبیرستان گذشت، لیسانس گذشت، فوق لیسانس و رشته جدید و مهاجرت گذشت، غول دکترا هم خدا رو هزار بار شکر شاخش شکست و گذشت ولی زندگی هنوز که هنوز توی فرقون و توی سرازیری می دوه و من هم به دنبالش! اشکالی نداره. همه چی خوبه و من هم ممنون خدا هستم. ناشکری هم نمی کنم که باز حالا دوباره روزگار بذاره تو کاسه ام!  

خداجون خودت خوب می دونی و همین کافیه. باش. نزدیک باش، از همیشه نزدیکتر. و به قول اون فیلم «حالمو خوب کن» که دیگه جون ندارم!

نظرات 1 + ارسال نظر
سانی سه‌شنبه 30 مهر 1392 ساعت 10:25 ب.ظ

پشمک جون، همین که بتونی دنبال فرغونه بدوی و دائم کله پا نشی یعنی خیلی!

مرا سفر به کجا می برد؟
کجا نشان قدم ‚ ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشت های نرم فراغت
گشوده خواهد شد؟
کجاست جای رسیدن و پهن کردن یک فرش
و بی خیال نشستن
و گوش دادن به
صدای شستن یک ظرف زیر شیر مجاور؟

چه شعر قشنگیه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد